Sentence view Universal Dependencies - Persian - PerDT Language Persian Project PerDT Corpus Part dev Annotation Rasooli, Mohammad Sadegh; Safari, Pegah; Moloodi, Amirsaeid; Nourian, Alireza
Text: Transcription Written form - Colors
showing 201 - 300 of 1456 • previous • next
آقای جماللو بسته را گذاشت سر جایش و آهستهتر گفت : « به هر حال مواظب باش » .
s-201
dev-s201
آقای جماللو بسته را گذاشت سر جایش و آهستهتر گفت: «به هر حال مواظب باش».
با تحت فشار قرار گرفتن کارگرها ، باز هم تعداد بیشتری مازاد بر احتیاج تشخیص داده شدند .
s-202
dev-s202
با تحت فشار قرار گرفتن کارگرها، باز هم تعداد بیشتری مازاد بر احتیاج تشخیص داده شدند.
دیگر هیچ کارگری ، امیدی به روز بعد خود نداشت .
s-203
dev-s203
دیگر هیچ کارگری، امیدی به روز بعد خود نداشت.
با صدای بلندی گفتم : « آقای جماللو بفرمایید » .
s-204
dev-s204
با صدای بلندی گفتم: «آقای جماللو بفرمایید».
به خاطر تشکر از هشدار سرپرست ، گفتم : « دمت گرم ، آقای جماللو » .
s-205
dev-s205
به خاطر تشکر از هشدار سرپرست، گفتم: «دمت گرم، آقای جماللو».
کارخانه را با آن دوز و کلک به این روز سیاه نشاند تا حالا خودش به نصف قیمت ، آن هم از دم قسط ، بالا بکشد .
s-206
dev-s206
کارخانه را با آن دوز و کلک به این روز سیاه نشاند تا حالا خودش به نصف قیمت، آن هم از دم قسط، بالا بکشد.
از هولم ماژیک را انداختم توی توالت و سیفون را کشیدم .
s-207
dev-s207
از هولم ماژیک را انداختم توی توالت و سیفون را کشیدم.
برگهای زرد و قهوهای توی هوا میچرخیدند و فرود میآمدند .
s-208
dev-s208
برگهای زرد و قهوهای توی هوا میچرخیدند و فرود میآمدند.
شما بزرگی کنید .
s-209
dev-s209
شما بزرگی کنید.
آقایی که خبر غارت بساطم را داده بود ، کنار پیادهرو ، مات و مبهوت ایستاده بود به تماشای آن همه بیخیالیام.
s-210
dev-s210
آقایی که خبر غارت بساطم را داده بود، کنار پیادهرو، مات و مبهوت ایستاده بود به تماشای آن همه بیخیالیام.
در آن پنج سال یک نوبت به خاطر غرغرهایش، با ضربهٔ آرنج ، دماغش را شکسته بودم .
s-211
dev-s211
در آن پنج سال یک نوبت به خاطر غرغرهایش، با ضربهٔ آرنج، دماغش را شکسته بودم.
از آن موقع هم به فکر کاسبی افتادم .
s-212
dev-s212
از آن موقع هم به فکر کاسبی افتادم.
مأمور ، تعهدنامه را لای پرونده گذاشت و جواب داد : « همهٔ کارها دست پیمانکار است . »
s-213
dev-s213
مأمور، تعهدنامه را لای پرونده گذاشت و جواب داد: «همهٔ کارها دست پیمانکار است.»
بار اول متوجه منظور متن آگهی نشدم .
s-214
dev-s214
بار اول متوجه منظور متن آگهی نشدم.
بیدرنگ جاکن شدم .
s-215
dev-s215
بیدرنگ جاکن شدم.
سرانجام با دیدن تابلوی مؤسسهٔ کفن و دفن ، به آرامی و با دودلی از پلهها بالا رفتم .
s-216
dev-s216
سرانجام با دیدن تابلوی مؤسسهٔ کفن و دفن، به آرامی و با دودلی از پلهها بالا رفتم.
از همین حالا استخدام هستی .
s-217
dev-s217
از همین حالا استخدام هستی.
این مرتبه فکرم رفته بود به خلافهای احتمالی .
s-218
dev-s218
این مرتبه فکرم رفته بود به خلافهای احتمالی.
رنگ تیرهٔ کت ، با شلوارم هماهنگ شده بود .
s-219
dev-s219
رنگ تیرهٔ کت، با شلوارم هماهنگ شده بود.
حتی خانوادهاش میتوانسته ، با یک تلفن ، دویست نفر از کارگرهای کارخانه را بکشانند منزل تا از زور گریه ، خانه را بگذارند روی سرشان.
s-220
dev-s220
حتی خانوادهاش میتوانسته، با یک تلفن، دویست نفر از کارگرهای کارخانه را بکشانند منزل تا از زور گریه، خانه را بگذارند روی سرشان.
رئیس مؤسسه ماشین را از خیابانها و گاه کوچهباغهای شمال شهر ، در حالی که بادهای تند پاییزی ، برگها را به هر طرف میپراکند و دانههای باران را به شیشه میکوبید ، پیش میراند .
s-221
dev-s221
رئیس مؤسسه ماشین را از خیابانها و گاه کوچهباغهای شمال شهر، در حالی که بادهای تند پاییزی، برگها را به هر طرف میپراکند و دانههای باران را به شیشه میکوبید، پیش میراند.
در میان سکوت حدود بیست ، سی نفر میهمان و صاحبعزا ، چند نفری توی راهرو و داخل هال و پذیرایی مشغول جزع و فزع بودند .
s-222
dev-s222
در میان سکوت حدود بیست، سی نفر میهمان و صاحبعزا، چند نفری توی راهرو و داخل هال و پذیرایی مشغول جزع و فزع بودند.
هنوز چند دقیقه نگذشته بود ، فهمیدم بهتر و بیشتر از حرفهایها گریه و زاری میکنم .
s-223
dev-s223
هنوز چند دقیقه نگذشته بود، فهمیدم بهتر و بیشتر از حرفهایها گریه و زاری میکنم.
به خاطر بیرحمیهایم در حق مریم ، در مجلس عزای آن مردهٔ ناشناس که حتی اسمش را هم به من نگفته بودند و به یاد مظلومیت مریم ، با سوز دل زار زده بودم و پلقپلق اشک ریخته بودم و از خود بیخود شده بودم .
s-224
dev-s224
به خاطر بیرحمیهایم در حق مریم، در مجلس عزای آن مردهٔ ناشناس که حتی اسمش را هم به من نگفته بودند و به یاد مظلومیت مریم، با سوز دل زار زده بودم و پلقپلق اشک ریخته بودم و از خود بیخود شده بودم.
به خیالم منتظر خالی شدن لیوان است .
s-225
dev-s225
به خیالم منتظر خالی شدن لیوان است.
عکس رنگی بزرگی از حریرچی روی تاج گلی بود که قسمتی از پذیرایی را گرفته بود .
s-227
dev-s227
عکس رنگی بزرگی از حریرچی روی تاج گلی بود که قسمتی از پذیرایی را گرفته بود.
در فکر از دست دادن شغل جدید و مزدم بودم .
s-228
dev-s228
در فکر از دست دادن شغل جدید و مزدم بودم.
مایلم تقسیمبندی خود را دربارهٔ این عنوان ارائه نمایم .
s-229
dev-s229
مایلم تقسیمبندی خود را دربارهٔ این عنوان ارائه نمایم.
بنا بر گفتهٔ نظریهپردازانی مانند فورستر ، انسان از پیش از تولد و بعد از مرگش هیچ نمیداند .
s-230
dev-s230
بنا بر گفتهٔ نظریهپردازانی مانند فورستر، انسان از پیش از تولد و بعد از مرگش هیچ نمیداند.
برای تفکیک تجربیات انسانی از تجربیات نویسندگی ، تعیین نسبت میان وجه نویسندگی و وجه انسانی ضروری است .
s-231
dev-s231
برای تفکیک تجربیات انسانی از تجربیات نویسندگی، تعیین نسبت میان وجه نویسندگی و وجه انسانی ضروری است.
برخی ویژگیهای دیگر نیز که ناظر بر شناخت جامعه است این گونه است .
s-232
dev-s232
برخی ویژگیهای دیگر نیز که ناظر بر شناخت جامعه است این گونه است.
اما تجربیات اختیاری که مورد انتخاب شخصی واقع میشوند ، گاه با اغراض متفاوتی همراه هستند .
s-233
dev-s233
اما تجربیات اختیاری که مورد انتخاب شخصی واقع میشوند، گاه با اغراض متفاوتی همراه هستند.
اما بروز غایات در انتخاب تجربه ، تفاوت میان این دو دیدگاه را روشن میکند .
s-234
dev-s234
اما بروز غایات در انتخاب تجربه، تفاوت میان این دو دیدگاه را روشن میکند.
گاهی تقلید مو به مو از تجربیات و عادات نویسندگان بزرگ ، تنها توهم نویسندگی را در نویسندگان جوان ایجاد میکند .
s-235
dev-s235
گاهی تقلید مو به مو از تجربیات و عادات نویسندگان بزرگ، تنها توهم نویسندگی را در نویسندگان جوان ایجاد میکند.
احتمال دارد جهان داستان را بیش از آن چه نیاز است ، پیچیده پنداشتهاید .
s-236
dev-s236
احتمال دارد جهان داستان را بیش از آن چه نیاز است، پیچیده پنداشتهاید.
ایدهای که اکنون به ذهن شما رسیده است ، انرژی بیشتری از همین ایده در زمانی دور دارد .
s-237
dev-s237
ایدهای که اکنون به ذهن شما رسیده است، انرژی بیشتری از همین ایده در زمانی دور دارد.
تمرکز بر داستان ممکن است شما را فردی تکبعدی کند .
s-238
dev-s238
تمرکز بر داستان ممکن است شما را فردی تکبعدی کند.
باور سنتیای وجود دارد که میگوید اگر از کاری زیاد گفتید آن کار ناتمام میماند .
s-239
dev-s239
باور سنتیای وجود دارد که میگوید اگر از کاری زیاد گفتید آن کار ناتمام میماند.
چاپ کتاب در اغلب مراکز دولتی ریسک بزرگی است .
s-240
dev-s240
چاپ کتاب در اغلب مراکز دولتی ریسک بزرگی است.
سرانجام ادبیات ایران دشمنش را یافته است : نظریه .
s-241
dev-s241
سرانجام ادبیات ایران دشمنش را یافته است: نظریه.
قوطی کبریت را برداشت .
s-242
dev-s242
قوطی کبریت را برداشت.
فکرهای مزخرف میکردم .
s-243
dev-s243
فکرهای مزخرف میکردم.
ننه فانوس را خاموش کرد و بعد گفت : ' بعد از آن حادثه میر از گورستان بدش میآمد ، هیچ گاهی به آن سو نمیرفت از همین رو رفت در گوشهٔ باغ ، پایین پای بچههایش، برایش قبری کند ' .
s-244
dev-s244
ننه فانوس را خاموش کرد و بعد گفت: 'بعد از آن حادثه میر از گورستان بدش میآمد، هیچ گاهی به آن سو نمیرفت از همین رو رفت در گوشهٔ باغ، پایین پای بچههایش، برایش قبری کند'.
شنیده بودند که پدرم یک پسر کوچک هم دارد .
s-245
dev-s245
شنیده بودند که پدرم یک پسر کوچک هم دارد.
روبرویش پایتخت مثل زنی بدبخت و فلکزده ، زنی که با آخرین تقلاها به چشمان چلقیده و کورش سرمه کشیده باشد ، نشسته بود .
s-246
dev-s246
روبرویش پایتخت مثل زنی بدبخت و فلکزده، زنی که با آخرین تقلاها به چشمان چلقیده و کورش سرمه کشیده باشد، نشسته بود.
توقعی از معمار نیست که مثلاً در حوزهٔ اخلاق و شناخت خلق و خوی مردمش متخصص باشد ، اما باید به قدری با این مقوله آشنایی داشته باشد که خانهای که میسازد و ارتباطات فضاییای که در آنجا تعریف میکند ، چیزی خلاف مناسبات متعارف اخلاقی باشد .
s-247
dev-s247
توقعی از معمار نیست که مثلاً در حوزهٔ اخلاق و شناخت خلق و خوی مردمش متخصص باشد، اما باید به قدری با این مقوله آشنایی داشته باشد که خانهای که میسازد و ارتباطات فضاییای که در آنجا تعریف میکند، چیزی خلاف مناسبات متعارف اخلاقی باشد.
فروپاشی آرام آرام این جانمایه از آن است که جهان به پایان خود نزدیک میشود .
s-248
dev-s248
فروپاشی آرام آرام این جانمایه از آن است که جهان به پایان خود نزدیک میشود.
او در فیلم « پسربچه » ( 1921 ) با نشانههای آنارشیستی فیلمهای کوتاه اولیهٔ خود خداحافظی کرد تا قلبش را برای رنجهای دیگران بگشاید و بعد از آن با فیلم « جویندگان طلا » راه ترقیاش را باز هم هموارتر ساخت .
s-249
dev-s249
او در فیلم «پسربچه» (1921) با نشانههای آنارشیستی فیلمهای کوتاه اولیهٔ خود خداحافظی کرد تا قلبش را برای رنجهای دیگران بگشاید و بعد از آن با فیلم «جویندگان طلا» راه ترقیاش را باز هم هموارتر ساخت.
به هر حال فیلمهای درام بسیاری در آن سالها ساخته شد که به نوع زندگی یهودیان در آمریکا میپرداخت و مشکلات آنها در جامعه را به تصویر میکشید .
s-250
dev-s250
به هر حال فیلمهای درام بسیاری در آن سالها ساخته شد که به نوع زندگی یهودیان در آمریکا میپرداخت و مشکلات آنها در جامعه را به تصویر میکشید.
هر چه بود دلی بود که میخواند و مینواخت و دلهایی که به جان خریدار آن آواها و نغمهها بودند .
s-251
dev-s251
هر چه بود دلی بود که میخواند و مینواخت و دلهایی که به جان خریدار آن آواها و نغمهها بودند.
درست است که در قدیم صداهای جادویی فراوانی در عرصههای محدود محلی جلوه میکردند و بعد در عین گمنامی ، هم خود و هم آثارشان توأمان راهی دیار فراموشی میشوند ، اما هر یک از آنها صاحب شناسنامه و هویت مخصوصی بودند و رنگ و بوی ویژهٔ خود را داشتند .
s-252
dev-s252
درست است که در قدیم صداهای جادویی فراوانی در عرصههای محدود محلی جلوه میکردند و بعد در عین گمنامی، هم خود و هم آثارشان توأمان راهی دیار فراموشی میشوند، اما هر یک از آنها صاحب شناسنامه و هویت مخصوصی بودند و رنگ و بوی ویژهٔ خود را داشتند.
با نوک چنگال چند سوراخ در آن ایجاد کنید و بگذارید دم بکشد .
s-253
dev-s253
با نوک چنگال چند سوراخ در آن ایجاد کنید و بگذارید دم بکشد.
همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید .
s-254
dev-s254
همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید.
در غیر این صورت راحتترین کار پردرآمد ، این گونه خواندن و زیاد خواندن است .
s-255
dev-s255
در غیر این صورت راحتترین کار پردرآمد، این گونه خواندن و زیاد خواندن است.
این مرحله همزمان با اشغال بئرالسبع در تاریخ 31/10/1917 م. و اولین شکست دولت عثمانی در فلسطین آغاز شد .
s-256
dev-s256
این مرحله همزمان با اشغال بئرالسبع در تاریخ 31/10/1917 م. و اولین شکست دولت عثمانی در فلسطین آغاز شد.
ما اگر بخواهیم سینما این همه متفکر نباشد ، چه کسی را باید ببینیم ؟
s-257
dev-s257
ما اگر بخواهیم سینما این همه متفکر نباشد، چه کسی را باید ببینیم؟
تو به من مجال دادی تا پروانه شوم .
s-258
dev-s258
تو به من مجال دادی تا پروانه شوم.
نه سفر ، نه باران ؛ هیچ کدام به تنهایی آن نبود که من میخواستم .
s-259
dev-s259
نه سفر، نه باران؛ هیچ کدام به تنهایی آن نبود که من میخواستم.
هم دنیای قدیم ، هم دنیای جدید گاه دچار بیتعادلی شده و تعادل خود را از دست داده است .
s-260
dev-s260
هم دنیای قدیم، هم دنیای جدید گاه دچار بیتعادلی شده و تعادل خود را از دست داده است.
علم هرمنوتیک مطالعهٔ فهم و به ویژه وظیفهٔ فهم متون است .
s-261
dev-s261
علم هرمنوتیک مطالعهٔ فهم و به ویژه وظیفهٔ فهم متون است.
شاید لحاظ کردن این نگرش نسبی ، هنگام اجرای آثار چخوف ، بیش از هر شیوهٔ دیگری به دنیای نمایشنامهٔ او نزدیک باشد .
s-262
dev-s262
شاید لحاظ کردن این نگرش نسبی، هنگام اجرای آثار چخوف، بیش از هر شیوهٔ دیگری به دنیای نمایشنامهٔ او نزدیک باشد.
شما از آسیا میآیید ؟
s-263
dev-s263
شما از آسیا میآیید؟
ما در مدرسه هستیم .
s-264
dev-s264
ما در مدرسه هستیم.
فردا همدیگر را میبینیم ؟
s-265
dev-s265
فردا همدیگر را میبینیم؟
او اسپانیایی صحبت میکند .
s-266
dev-s266
او اسپانیایی صحبت میکند.
دومین روز سهشنبه است .
s-267
dev-s267
دومین روز سهشنبه است.
تو ویسکی مینوشی ؟
s-268
dev-s268
تو ویسکی مینوشی؟
خورشید زرد است .
s-269
dev-s269
خورشید زرد است.
ما ماهی و استیک لازم داریم .
s-270
dev-s270
ما ماهی و استیک لازم داریم.
بگذار نگاهها سخنوری کنند ، اصل دلهاست که سر میسپارند .
s-271
dev-s271
بگذار نگاهها سخنوری کنند، اصل دلهاست که سر میسپارند.
روحم را در آغوشت میآرامانم .
s-272
dev-s272
روحم را در آغوشت میآرامانم.
چون وفات کردم ، مرا در کوچه و بازار نگردانند چه در زندگی همیشه طالب خمول و از شهرت ، ملول بودهام .
s-273
dev-s273
چون وفات کردم، مرا در کوچه و بازار نگردانند چه در زندگی همیشه طالب خمول و از شهرت، ملول بودهام.
بعد با دستهای لرزان خود کاسه را نگه داشت و آقا از آن دوغ آشامیدند .
s-274
dev-s274
بعد با دستهای لرزان خود کاسه را نگه داشت و آقا از آن دوغ آشامیدند.
بوی چند شاخه گل مریم مشامم را نوازش داد .
s-275
dev-s275
بوی چند شاخه گل مریم مشامم را نوازش داد.
ایمانی که با تو میگوید : باز بیاغاز .
s-276
dev-s276
ایمانی که با تو میگوید: باز بیاغاز.
واقعیت این جهان را بازآفرید .
s-277
dev-s277
واقعیت این جهان را بازآفرید.
در این سال زلزلهای در چترود و سرآسیاب حادث شده ، خساراتی سنگین به بار آورد .
s-278
dev-s278
در این سال زلزلهای در چترود و سرآسیاب حادث شده، خساراتی سنگین به بار آورد.
عدم تربیت صحیح فرزند ، قاتل دانشمند اتمی به بار میآورد .
s-279
dev-s279
عدم تربیت صحیح فرزند، قاتل دانشمند اتمی به بار میآورد.
چه انحرافاتی در آیین زرتشت پدید آمده است ؟
s-280
dev-s280
چه انحرافاتی در آیین زرتشت پدید آمده است؟
افکار عمومی بالأخره از این زورگوییها ، بیانصافیها و بیعدالتیها به جان خواهد آمد .
s-281
dev-s281
افکار عمومی بالأخره از این زورگوییها، بیانصافیها و بیعدالتیها به جان خواهد آمد.
خون ابراهیم نبوی به جوش آمد .
s-282
dev-s282
خون ابراهیم نبوی به جوش آمد.
فرآیندهای شیمیایی و فیزیکی متعددی در تشکیل انواع مختلف خاک نقش دارند .
s-283
dev-s283
فرآیندهای شیمیایی و فیزیکی متعددی در تشکیل انواع مختلف خاک نقش دارند.
این تمهید در دههٔ 1940 برای ایجاد تصویر روح یا شبح به کار میآمد .
s-284
dev-s284
این تمهید در دههٔ 1940 برای ایجاد تصویر روح یا شبح به کار میآمد.
جهان اسلام به خروش خواهد آمد .
s-285
dev-s285
جهان اسلام به خروش خواهد آمد.
قائن توجهی به تذکر یهوه نکرد و برادر خود هابیل را کشت .
s-286
dev-s286
قائن توجهی به تذکر یهوه نکرد و برادر خود هابیل را کشت.
هاچیکو یک روز به دنبال پرفسور به ایستگاه میآید و هر چه شابر از او میخواهد که به خانه برگردد هاچیکو نمیرود و او مجبور میشود که خود هاچیکو را به منزل برساند و از قطار آن روز جا میماند .
s-287
dev-s287
هاچیکو یک روز به دنبال پرفسور به ایستگاه میآید و هر چه شابر از او میخواهد که به خانه برگردد هاچیکو نمیرود و او مجبور میشود که خود هاچیکو را به منزل برساند و از قطار آن روز جا میماند.
طالبان به گازهای سمی رو خواهد آورد .
s-288
dev-s288
طالبان به گازهای سمی رو خواهد آورد.
دههٔ هشتاد سالهای طلایی بسکتبال استان اصفهان به شمار آمد که تیمهای فولاد مبارکه ، ذوبآهن و هسا در سوپرلیگ کشور یک مثلث قهرمانی تشکیل داده بودند که تیمهای فولاد مبارکه و هسا در سال 82 بنا بر دلایلی منحل شدند .
s-289
dev-s289
دههٔ هشتاد سالهای طلایی بسکتبال استان اصفهان به شمار آمد که تیمهای فولاد مبارکه، ذوبآهن و هسا در سوپرلیگ کشور یک مثلث قهرمانی تشکیل داده بودند که تیمهای فولاد مبارکه و هسا در سال 82 بنا بر دلایلی منحل شدند.
ذرات به شوق و شور آمدهاند .
s-290
dev-s290
ذرات به شوق و شور آمدهاند.
از شما هم دعوت به عمل میآید .
s-291
dev-s291
از شما هم دعوت به عمل میآید.
در پایان سال دوازدهم بعد از تاریخ قرارداد چنانچه عملیات در ناحیهٔ موضوع قرارداد و یا در هر یک از قسمتهای آن به مرحلهٔ بهرهبرداری تجارتی نرسیده باشد ، ناحیهٔ مزبور یا هر قسمتی که بهرهبرداری تجارتی در آن به عمل نیامده باشد به شرکت ملی نفت ایران مسترد خواهد شد .
s-292
dev-s292
در پایان سال دوازدهم بعد از تاریخ قرارداد چنانچه عملیات در ناحیهٔ موضوع قرارداد و یا در هر یک از قسمتهای آن به مرحلهٔ بهرهبرداری تجارتی نرسیده باشد، ناحیهٔ مزبور یا هر قسمتی که بهرهبرداری تجارتی در آن به عمل نیامده باشد به شرکت ملی نفت ایران مسترد خواهد شد.
بزرگترین زمرد دنیا به نمایش درآمد .
s-293
dev-s293
بزرگترین زمرد دنیا به نمایش درآمد.
پس از به هوش آمدن مصدوم ، مسئولیت مراقبت از او را به یک فرد مسئول بسپارید .
s-294
dev-s294
پس از به هوش آمدن مصدوم، مسئولیت مراقبت از او را به یک فرد مسئول بسپارید.
چرا گردن زرافهها کش آمده است ! ؟
s-295
dev-s295
چرا گردن زرافهها کش آمده است!؟
دلارهای آمریکا به کمک بیبیسی میآیند .
s-296
dev-s296
دلارهای آمریکا به کمک بیبیسی میآیند.
شنیدن صدای خندهاش دوباره به یادت میآورد که چه زیبا میخندد و چه از دست خواهی داد .
s-297
dev-s297
شنیدن صدای خندهاش دوباره به یادت میآورد که چه زیبا میخندد و چه از دست خواهی داد.
« مالیات بر چیپس » در مجارستان به اجرا درآمد .
s-298
dev-s298
«مالیات بر چیپس» در مجارستان به اجرا درآمد.
ما به آنان زبان حیوانات را آموزاندیم .
s-299
dev-s299
ما به آنان زبان حیوانات را آموزاندیم.
هر جوان مؤمنی که قرآن بخواند ، قرآن با گوشت و خونش آمیخته خواهد شد .
s-300
dev-s300
هر جوان مؤمنی که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته خواهد شد.
Edit as list • Text view • Dependency trees