s-501
| عرض کردم که مخاطب ما عادت دارد پیام مستقیم بشنود و مستقیما حکم بشنود و راهحل پیدا کند. |
s-502
| مثل قضیه سیبزمینی که دوست دارد نتیجه کار را داشته باشد و از آن استفاده کند. |
s-503
| این همان چیزی است که ما توی برنامههای معقول اجتماعی میبینیم کارشناسی میآید و حکم میدهد. |
s-504
| حالا چون این شیوه جواب داده تمام برنامههای اجتماعی ما رفته به آن سمت و سو. |
s-505
| الان ما داریم برنامههایی را میبینیم که کارشناسان مینشینند و انگار با یک مشت مردم روانی طرف هستند، سریع تجویز میکنند. |
s-506
| حالا در مورد برنامه شما این اتفاق نیفتاده؛ شما پیام مستقیم ندادید؛ فرم و ساختار جدیدی ایجاد شده. |
s-507
| خیلی هم قشنگ و تأثیرگذار است و خیلی هم مخاطب را مجذوب میکند. |
s-508
| اما میخواهم ببینم در مورد مخاطبی که دوست دارد مقداری پیام مستقیم بشنود، دچار مشکل نشدید و مسالهای نداشتید؟ |
s-509
| اصلا به این فکر کردهاید؟ |
s-510
| مشکل اصلی ما همین معضل فرهنگی است. |
s-511
| یعنی تا زمانی که بخواهیم همپای مخاطب عام پیش برویم، ضرر میکنیم. |
s-512
| هر جایی هم که هنرمند خودش را با شرایط هنرمند عوام تطبیق داده، از آن ور بام افتاده! |
s-513
| وقتی من با رسانهای مثل تلویزیون و تصویر سروکار دارم، خودم را باید تطبیق بدهم با این وجه تصویر. |
s-514
| قرار نیست من کار سمعی بسازم. |
s-515
| قرار است کار بصری بسازم و چون رسانه تصویر را انتخاب کردم، باید از آن زبان و تکنیک و از آن ترفندها استفاده کنم تا پیام خودم را بتوانم انتقال بدهم. |
s-516
| یک جایی من خودم را میآورم پایینتر از مخاطب، برای این که حرفم را به او بزنم. |
s-517
| یک جایی هم میگویم: مخاطب تو خودت باید بدوی؛ تا کی من باید به این عقبماندگی تو جواب مثبت بدهم؟ |
s-518
| در طول ساخت برنامه از جانب کجا حمایت نشدید؟ |
s-519
| چون مثل این که ما شنیدیم آقا هم از این برنامه حمایت کردهاند. |
s-520
| من هم شنیدم که مقام معظم رهبری از این برنامه استقبال کردهاند و آقای لاریجانی هم همین طور. |
s-521
| آقای پورمحمدی، مدیر سابق گروه اجتماعی شبکه، که الان مدیر شبکه تهران هستند، خیلی حمایت کردند؛ مدیر جدید گروه اجتماعی، آقای برازش و مدیر شبکه سه آقای صافی هم خیلی خوب حمایت کردند. |
s-522
| به نظرم ، مطبوعات، خود تلویزیون و دیگر رسانهها وقتی برنامهای راه جدیدی را شروع میکند، فقط باید حمایتش کنند. |
s-523
| یکی از کارها همین زحمتی است که شما کشیدهاید، منظورم مصاحبه نیست؛ منظورم توجه به برنامه و گامی در بررسی و تفسیر آن است. |
s-524
| کاری که موجب رفع ابهامات میشود و راه نو برای همگان شناختهتر میشود. |
s-525
| در کل حمایت خوب است؛ ولی ما نیاز به ادامه تجربه و کار کردن در زمینههای گوناگون داریم. |
s-526
| شک ندارم که روزی فرامیرسد که همین افکار و راهکارها زمینهای میشود برای تشکیل همان دژ مستحکم فرهنگی، اما ترسی که دارم این است که بیتوجهی باعث نابودی انگیزه شود. |
s-527
| مضاف بر این که با این سیل و هجوم کالاهای فرهنگی غرب واقعا الان هم دیر شده. |
s-528
| این همه هزینه برای ساخت سریال میشود و اکثرا هم بدون مخاطب و تأثیر به پایان میرسد. |
s-529
| در مورد حمایتهایی که از این برنامه شده برای ما توضیح بدهید. |
s-530
| هر هفته تقریبا در هر موردی که برنامه پخش میشود ما تلفن داریم. |
s-531
| مثلا یکی از نمونهها در تیتراژ پایانی برنامه دو تا نوازنده نوجوان هستند و یکی از آنها در یکی از چشمهایش یک غده دارد. |
s-532
| در یک برنامه ما با آنها مصاحبه کردیم؛ بلافاصله و پیدرپی پزشکانی با ما تماس گرفتند و خواستار کمک به این نوجوان به صورت رایگان شدند، که متأسفانه تا امروز ما آنها را پیدا نکردیم. |
s-533
| مردم عادی گفتند ما هزینه درمان اینها را پرداخت میکنیم یا بچهای بود که پدر و مادرش را به خاطر قاچاق مواد مخدر اعدام کرده بودند و او بدون سرپرست مانده بود و چون جایی برای ماندن نداشت در کانون زندگی میکرد. |
s-534
| مردم بارها زنگ زدند و گفتند ما میخواهیم او را به فرزندی قبول کنیم. |
s-535
| یا پسربچهای که فراری بود و شبها در پارک میخوابید و ما با او صحبت کردیم. |
s-536
| خانوادهاش در اصفهان این برنامه را دیدند و زنگ زدند و گفتند که بچه ما در کدام پارک بود و بعد رفتیم و او را پیدا کردیم؛ بچهای که شش ماه از خانه فراری بود، برگشت به خانه. |
s-537
| از این موارد خیلی داشتیم. |
s-538
| ولی متأسفانه یکی از مواردی که آقای عقیلی فراموش کردند بگویند این است که ما امکانات لازم را برای همراهی این خیرخواهان نداریم. |
s-539
| این امر هم نیاز به کمک مسئولان دارد. |
s-540
| از دیگر مواردی که باز فراموش کردند، عدم همکاری بعضی از نهادها با ما بود؛ سازمانها و نهادهایی که ارتباط مستقیم با موضوع برنامه ما دارند. |
s-541
| اگر خوب دقت کنید جایشان در برنامه ما خالی است. |
s-542
| اکثر مراکز هماهنگ نمیشوند، مگر از راه رابطه و این لطمه زیادی به برنامه زد. |
s-543
| افرادی بودند که تماس میگرفتند و میخواستند کمک مالی کنند، اما ما امکانی برای گرفتن پول و انتقال دادن نداشتیم. |
s-544
| عدهای میخواستند در برنامه صحبت کنند، اما ما امکان این کار را نداشتیم. |
s-545
| با این کارها ما ارتباطمان با مخاطب قطع شده. |
s-546
| پخش نشدن برنامه در ساعتی معین باعث از دست دادن مخاطب شده و یا عدم تبلیغ و اعلام ساعت پخش برنامه و…. |
s-547
| آقای عقیلی، آقای رایانی، در این برنامه یک بخشی دارید به عنوان بخش گفت و گو با هنرمندان. |
s-548
| زمانی که من این بخش را دیدم احساس جالبی داشتم. |
s-549
| در یک برنامهای که مستندگونه و نمایشی جلو میرود، آدمهایی که به گونهای در جامعه ما، شناختهشده هستند، میآیند و صحبت میکنند. |
s-550
| حالا برای این که بحث را باز کنیم، میخواستم بپرسم که هدف شما از گنجاندن این بخش، یعنی گفت و گوهای هنرمندان در مورد هر بخشی از برنامه، مثل فقر، بزهکاری و دزدی چه بود؟ |
s-551
| آیا شما این دوستان را به عنوان یک نماد مثبت در جامعه میدیدید؟ |
s-552
| آیا ممکن بود اینها مثلا ورزشکار باشند؟ |
s-553
| برنامه ما حتی مجری هم ندارد. |
s-554
| برای ما خیلی آسان بود که پلاتو بزنیم و مجری بنشیند و متن هم بخواند. |
s-555
| اگر قضیه برایمان قضیه مادی بود، قطعا ترجیح میدادیم که این کار را انجام بدهیم، بدون این که تصویری بگیریم، چون مونتاژ زحمت دارد. |
s-556
| شاید کار به این مشکلی سه برابر حالت قبل که گفتم، زحمت داشته باشد. |
s-557
| صحبت کردن هنرمندان هم برای ما مشکل بود. |
s-558
| شما میدانید هنرمندان ما عموما گرفتارند و هماهنگی با اینها و حضورشان در یک مقطع زمانی خاص در برنامه یک مقدار برای ما مشکل بود. |
s-559
| یکی از آیتمهای دیگرمان - که حالا نقبی هم بزنیم به گفتههای جناب فروتن - برای این که نزدیکتر بشویم به سطح عوام، این بود که از هنرمندان آشنا که مردم به اینها ارادت خاصی دارند، استفاده کردیم. |
s-560
| به زعم بنده، اینها حرفشان از هزاران کارشناس که صرفا دارند تئوری ارائه میدهند، دقیقتر و ملموستر و دلنشینتر است. |
s-561
| به دلیل این که تجربه و تحقیق کردهاند و یا فیلمنامه نوشتهاند و یا آن نقشی را که خواستهاند بازی کنند، رفتهاند در موردش در زندانها با افراد مختلف صحبت کردهاند. |
s-562
| بنابراین صاحب یک نوع شناخت عملیاند . |
s-563
| البته اینها نفیکننده ارزشهای کارشناسها نیست. |
s-564
| یکی از مشکلاتی که ما داشتیم در دعوت از عزیزان - حالا من از ایشان ایراد نمیگیرم - و این به خاطر برخورد بد برنامهسازهاست ، این است که به این عزیزان وقتی میگویید بفرمایید فلان برنامه صحبت کنید، سریع میگویند میخواهیم برویم آنجا بگویند چند سالته ؟ |
s-565
| خاطره داری؟… |
s-566
| آقا، ما نمیآییم! |
s-567
| تمام این هنرمندان بدون استثنا - آقای رایانی و خانم یوسفی شاهدند - ده دقیقه که آنجا مینشستند، میگفتند چقدر خوب شد که آمدیم. |
s-568
| یعنی یک دفعه پی به جدی بودن مساله میبردند و میدیدند به عنوان افراد صاحب تجربه که نیاز بود بیایند و روی این صندلی بنشینند، آمدهاند و نشستهاند. |
s-569
| بنابراین به کار اهمیت میدادند. |
s-570
| اکثر هنرمندان وقتی با ما صحبت میکردند، بعد میگفتند هر کمکی بخواهید میکنیم. |
s-571
| آقای ابوالفضل جلیلی گفت من حاضرم در تمام مسائل با شما همکاری کنم؛ چقدر جو خوب و دوستانه و جدیای دارید؛ این جمع به یک جایی میرسد؛ این جمع به هدفش میرسد. |
s-572
| یا خانم اکرم محمدی حتی گفت من حاضرم بدون چشمداشت مالی مجری شما بشوم، یا آقای جهانگیر الماسی. |
s-573
| یکی از نکات مثبت برنامه شما فضاسازی برنامه بود؛ به نظر من طراحی خیلی خوبی داشت. |
s-574
| شما در طراحی صحنه پلاتو، یک در زندان گذاشته بودید که بافت فلز رویش خورده بود و درواقع گلمیخ بود؛ و به اضافه نورپردازی خوب. |
s-575
| فقط نقدی که من دارم در مورد آن تصویر طبیعی است که روی میلههای زندان منعکس میکردید؛ یک مقدار از تأثیر آن فضای استیلیزه که میخواست چیزی در خودش مستتر بکند، کم میکرد و یک مقدار کار را میکشید به سمت کلیشه. |
s-576
| ولی در مجموع فضاسازی خوبی داشت. |
s-577
| خیلی متفاوت بود با اغلب برنامههایی که در پلاتو ضبط میشوند و صرفا سعی دارند که فضایی ایجاد شود که برنامهپرکن باشد و فقط قاب تصویر را پر بکند و حالا یک مجرم بنشیند و حرف بزند. |
s-578
| ما برای طراحی صحنه خیلی هزینه کردیم. |
s-579
| در مورد بعضی از دکورهایمان سه بار هزینه کردیم و دکور را عوض کردیم و دیدیم آن فضا به دست نیامد. |
s-580
| در مورد این بخش هم بگویم که طراح صحنه خودم بودم. |
s-581
| البته در اجرا خانم گوهرشادی و آقای ایراندوست کمکم میکردند، ولی طرحها را خودم میدادم. |
s-582
| فکرم این بود که به این وسیله یک فضای خیلی دلگیر و وهمآلود به وجود بیاورم و این که انسان شایسته نیست در این فضا باشد. |
s-583
| بعد پشت این چیست؟ |
s-584
| درست جایگاهی که انسان باید در آنجا باشد؛ یعنی من خواستم این تضاد دربیاید. |
s-585
| از هر کی میدیدیم میپرسیدیم چه حسی دارید، میگفت کاشکی آن ور مصاحبه میکردم. |
s-586
| گفتم دقیقا همان چیزی است که من میخواستم؛ یعنی بیننده بعد از دیدن این حرفها بگوید که آدمی که میرود دزدی میکند، به خاطر این مسائل میآید جایی، میگوید چقدر اشتباه کردم، آنجا جایگاهی است که در آن خدا چیزی برای انسان خلق کرده، نه اینجا. |
s-587
| کاش این فضای استیلیزه و این پیامی را که میخواستید منتقل کنید، یک مقداری با استفاده از عناصر دیداریتر و مستترتر، مثلا با نور این کار را میکردید. |
s-588
| شاید با یک لکه نور پشت آن زندان، این قدر قضیه رو نبود. |
s-589
| الان آدم احساس میکند رواست ، ولی اگر مثلا با نور کار میشد یا یک چیز دیگر، شاید یک مقداری به فضای این طرف و زندان کمک میکرد. |
s-590
| من این سه تا اتود را هم زدم. |
s-591
| ما یک تعداد از پلاتوهای مددجوها را این جوری گرفتیم و پشتش را با نور کار کردیم. |
s-592
| یک بخش هم میخواستیم برای پشت میلهها تصویر انیمیشنی بسازیم که به علت هزینه زیاد صرف نظر کردیم. |
s-593
| راجع به محتوا خیلی سؤال کردیم. |
s-594
| یک چیز جالبی که در این برنامه بود و اینجا جا دارد گفته بشود، تدوین و مونتاژ این برنامه بود. |
s-595
| این کار ریتم بسیار مناسبی داشت. |
s-596
| ولههایی که بیشتر در برنامههای طنز دیده بودیم و مردم به آنها عادت کرده بودند، به نوعی در این کار آمده بود و در جایگاه خودش خوب استفاده شده بود؛ مثل اسم خود جست و جو که در بعضی از قسمتهای کار میآمد و در بعضی از قسمتها یک افکت هم داشت و این در ذهن مخاطب جا میافتاد. |
s-597
| یک بخشهایی کیفیت تصویر پایین میآمد. |
s-598
| یک جاهایی ولهها عالی بود، بخصوص در قسمتهای سری اول که ولهها مخاطب را با یک کار متفاوت روبهرو میکرد. |
s-599
| من خودم یادم هست در چند جای مختلف که کار را میدیدیم، خودبهخودی میآمدند و مینشستند و کار را میدیدند. |
s-600
| اما در سری جدید یک بخشی هست که اصلا افت کیفیت تصویر و صدا دارد. |