s-402
| چطور شد که چنین برنامهای شکل گرفت و چطور شد که این برنامه ساخته شد؛ چه بخشهایی داشت و کدام بخشها را توانستید به عمل برسانید؟ |
s-403
| عرض کنم که در ابتدا از طرف گروه اجتماعی شبکه سه ساخت برنامهای با موضوع معضلات اجتماعی سفارش شد. |
s-404
| اما خب خوشبختانه این قضیه چندان دور از ذهن من هم نبود. |
s-405
| قبلا بخشی از ذهنم را معضلات اجتماعی به خود مشغول کرده بود و یکی - دو تا طرح داستانی هم نوشته بودم که به مدیر گروه دادم و همین طرحهای داستانی باعث شد بگوید که گروه اجتماعی شبکه سه که این ژانر را مستند کار کن و من هم پذیرفتم و شروع به کار کردیم. |
s-406
| کار از چه بخشهایی تشکیل شد و شما چه بخشهایی را دوست داشتید که در کار نبود؟ |
s-407
| وقتی کار سفارش شد، ابتدا خیلی آسان به نظر میآمد؛ چون چیزی که در جامعه زیاد است معضلات است، آن هم از نوع اجتماعی. |
s-408
| هر کسی که پایش را بیرون بگذارد، با انواع و اقسام معضلات اجتماعی روبهرو میشود. |
s-409
| اما وقتی وارد کار شدیم و پیشتولید را شروع کردیم، دیدیم که نه، به این راحتیها هم نیست. |
s-410
| ما برای بازگو کردن معضلات با موانع زیادی روبهرو بودیم. |
s-411
| مثلا، وقتی وارد زندان میشدیم، خیلی چیزها میدیدیم و نمیتوانستیم بازگو کنیم) به دلیل عرف جامعه و خط قرمزها (. |
s-412
| برای همین، مدتی که از پیشتولید گذشت، با یک جور ممیزی درونی شروع کردم به کار. |
s-413
| مضاف بر این که در این مورد با مسئولان شبکه هم دائم برای مشورت در ارتباط بودم. |
s-414
| معضلات انواع و اقسام داشت؛ اعتیاد و سرقت بیشتر به چشم میخورد که اینها خودش باعث شروع معضلات دیگر میشد که باز با پیگیریای که کردیم، فهمیدیم فاجعه بسیار عمیق است؛ مثلا میانگین سن معتادها زیر پانزده سال بود… |
s-415
| برای همین با آقای رایانی نشستیم و صحبتهای زیادی کردیم تا به یک جمعبندی کلی رسیدیم و این که تمام مشکلات ما برمیگردد به معضل فرهنگیمان : خانواده و جامعه، که باعث ازدیاد معضلات شده؛ اینها همه چیزهایی بود که وقتی ما وارد کار شدیم بهش رسیدیم و دیدیم که کار بهقدری پیچیده است که حتی گروههایی میطلبید که هر گروه بروند دنبال یکی. |
s-416
| به همین دلیل، با آقای رایانی و خانم یوسفی صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که ساخت «جست و جو» را با این هدف دنبال کنیم: «ما میخواهیم فقط معضلات را معرفی کنیم و اگر به ما فرصتی دادند، میرویم روی تکتک معضلات کار میکنیم. |
s-417
| » در کل، اگر بخواهم در اینجا درباره تمام معضلات صحبت کنم، خیلی حرفها هست که باید گفته شود و فکر نمیکنم زیاد با وقتمان جور دربیاید. |
s-418
| فقط میتوانم بگویم که به دریایی رسیدیم که رفتن توی این دریا با خودمان بود، ولی بیرون آمدنش با خدا؛ به طوری که من اواسط کار حتی دچار مشکلات روحی و روانی شدم. |
s-419
| با دیدن و بررسی این همه معضلات یک ماه تمام از انجام دادن کار بازماندم. |
s-420
| وقتی وارد این زندانها میشدیم، یک دفعه با هزاران نفر آدم روبهرو میشدیم که جرم و روند مجرم شدنشان عین اثر انگشت هیچ کدام شبیه اون یکی نبود: زندگیهای متفاوت و معضلات متفاوت و بدبختیهای متفاوت، که اینها همه ما را به فکر وامیداشت که واقعا آینده چطور میشود. |
s-421
| این برنامه یکی از تلخترین برنامههایی بود که کار کرده بودیم؛ چون روزبهروز ما به آینده ناامیدتر میشدیم. |
s-422
| میگفتیم به سر این جامعه چه میآید؛ ولی خب با توکل به خدا و کمک دوستان، بخصوص آقای رایانی و خانم یوسفی که زحماتشان واقعا اگر بیشتر از من نباشد، کمتر نیست. |
s-423
| فرمودید که با این دید رفتید سراغ این کار که به معضلات اجتماعی بپردازید؛ وقتی وارد قضیه شدید و دیدید که طرح تحقیق نه معضلات اجتماعی بلکه معضلات فرهنگی بوده، و طرح تحقیق شما در اواسط کار تغییر کرد، میخواهیم ببینیم این تغییر چه تأثیری در روند کار گذاشته؟ |
s-424
| من معضلات فرهنگی را به این خاطر عنوان کردم که وقتی وارد جامعه شدیم و رفتیم بین مردم، با این دید که معضلاتی هست و میخواهیم این معضلات را بررسی کنیم، با آدمها تکتک صحبت کردیم توی زندان، توی پارک، دختر و پسرهای فراری، بچههای گدا، و سارق - که همه اینها به یک چیز برمیگردد: بنیان سست خانواده. |
s-425
| وقتی آمدیم بنیان سست خانواده را بررسی کردیم، دیدیم که بنیان سست فرهنگ خانواده است. |
s-426
| وقتی آمدیم بنیان سست فرهنگ خانواده را بررسی کردیم، دیدم که بعضی از مسائل فرهنگی حالا اشتباهی جزو سنت ماست . |
s-427
| من اینجا تأکید میکنم که این مسائل نه جزو مذهب ماست و نه جزو فرهنگ غنی ما. |
s-428
| اینها خرافاتی بوده که خود مردم ساختهاند. |
s-429
| مثلا نگاه بد مردم به طلاق، نگاه بد مردم به احترام مرد به زن، نگاه بد مردم نسبت به رابطه دوستانه پدر و فرزند و… |
s-430
| اینها باعث شده که ما فرهنگ سستی داشته باشیم که این فرهنگ آبستن معضلاتمان بشود. |
s-431
| در حالی که اگر اندکی متون اسلامی را مطالعه کنیم، میبینیم که چقدر مسائل معضلساز نهی شدهاند) این مساله را من اشاره کردم چون دیدهام که بعضیها سریع اینها را به اسلام و مذهب ربط میدهند (. |
s-432
| تأثیرش این بود که ما عمیق نگاه کردیم. |
s-433
| ما در ۲۶ قسمت اول سعی کردیم بگوییم انسان موجودی است دارای اختیار که در هر شرایطی میتواند انتخاب کند، و میتواند بین بد و بدتر باز بد را انتخاب کند. |
s-434
| در بیست قسمت بعدی گفتیم خب حالا این انسان سراپا تقصیر که تمام شرایط باید کنار بروند تا او را بدون شرایط بررسی کنیم و بگوییم شما مقصری، چون فهم و شعور و اختیار داری، دیگر بس است. |
s-435
| حالا نوبت جامعه و خانواده است. |
s-436
| در بیست قسمت بعدی، سعی بر این بود که بگوییم این آدم به خاطر نداشتن اراده و استفاده نکردن از اختیارات و فهم و شعورش دچار یک سری اشتباهات در زندگی شده، اما فقط این نبود، حالا واقعا ما باید بگوییم… |
s-437
| واقعا جاهایی بزرگترین آدمها هم دست به بزرگترین جرائم میزنند. |
s-438
| پس فقط این نیست. |
s-439
| خانواده هم هست. |
s-440
| پدرها و مادرها! |
s-441
| شما که نمیتوانید بچه تربیت کنید، چرا میروید ازدواج میکنید؟ |
s-442
| چرا؟ |
s-443
| فقط به خاطر این که دختر یا پسرتان به سن ازدواج رسیدهاند! |
s-444
| آنها را وادار به ازدواج نکنید که بعد حاصل این ازدواج آن بچه بشود و حاصل ازدواج خودتان جدایی بشود و حالا جدایی نه! |
s-445
| مشاجره و دعوا، بچه تا اینها را میبیند میزند بیرون… |
s-446
| حالا خانواده را که کوبیدیم، میرویم سراغ جامعه. |
s-447
| دید مردم به زنی که طلاق گرفته باز جرمزاست : کارهایی که مسئولان میتوانند انجام بدهند و نمیدهند، از مواد مخدرش گرفته تا دیگر چیزها. |
s-448
| ما نمیتوانیم از یک آدم بیشتر از این توقع داشته باشیم. |
s-449
| و این نگرشی بود که ما در کار پیدا کردیم و فکر میکنم خیلی کامل باشد. |
s-450
| چون ما هم فرد را در نظر گرفتیم و هم جامعه و کلا، مردم و مسئولان را. |
s-451
| در اینجا اگر کسی کیف میزند یا تخممرغ میدزدد، از خودش مقصر است تا خانواده و من همسایه و معلمش و مسئول که به عنوان قیم یک سری امکانات برای آن فراهم میکند و یک سری امکانات را هم از آن میگیرد. |
s-452
| در واقع، در بیست قسمت بعدی مقوله هم گستردهتر شد و هم عمیقتر. |
s-453
| وقتی معضلات اجتماعی را بررسی کردید، آیا بر مبنای نظریات جامعهشناختی انحراف هم کار کردید؟ |
s-454
| یعنی منابع تحقیقات دانشگاهی یا آکادمیک هم داشتید یا نظریات جامعهشناسی؟ |
s-455
| من به عنوان تهیهکننده و کارگردان ۲۶ قسمت اول، باید بگویم، تحصیلاتی که دارم هنری است و در مورد معضلات اجتماعی فقط میتوانم به دیدهها و تجربههایم اکتفا کنم. |
s-456
| برای همین، بخش علمی آن را انتقال دادیم به محققان در زمینه روانشناسی و جامعهشناسی. |
s-457
| اما چیزی را همیشه به آنها میگفتم. |
s-458
| میگفتم من که هنر خواندم، همیشه سعی میکنم مسائل تئوری را جوری به کار نبرم که معلوم باشد؛ سعی میکنم پشتوانه کارم باشد. |
s-459
| شما هم هر چیزی که از دانشگاه، کالج و یا از توی کتاب و هر جای دیگر درآوردید، مثل مرجع از آن استفاده کنید. |
s-460
| سعی کنید به عنوان پایاننامه به این برنامه نگاه کنید و بروید چیزهای جدید کشف کنید. |
s-461
| مسائل علمی و تئوری فقط پشتوانه اند. |
s-462
| مثلا، وقتی از لقمه حرام میگوییم، در هیچ جای روانشناسی لقمه حرام نیامده و داخل هیچ کتابی نوشته نشده؛ ولی اگر تأثیرات فیزیکی این لقمه حرام را در نظر بگیریم، پدری که میرود مثلا از راه کلاهبرداری پول به دست میآورد و میآید، این پول در خانه خرج میشود، این پدر به دلیل تأثیراتی که شغلش روی خودش گذاشته، باعث میشود که زیاد به ترتیب فرزندش توجه نکند و به معضلاتی کشیده میشود. |
s-463
| ما گفتیم بیاییم این را در لقمه حرام مطرح کنیم، در چیزهایی که مردم بهش اعتقاد دارند و وقتی میگوییم مردم سریع میفهمند. |
s-464
| این طور نیست که برداشت میکنم، نگاه شما به معضلات اجتماعی نگاهی مصلحانه است؛ یعنی گوشزدکننده نیست! |
s-465
| آیا برای ارائه راهکار بخشهای خاصی را در نظر گرفتید؟ |
s-466
| یعنی خواستید برای ارائه معضل راهکار بدهید که حالا چه بکنیم که فقر و اعتیاد تعدیل پیدا بکند یا این که فقط میخواهید به مسئولان بگویید که یک همچین معضلاتی هم هست؟ |
s-467
| اگر خواستید راهکار را ارائه بدهید، سعی کردید در کدام قسمتها روی سخنتان به مسئولان باشد؟ |
s-468
| عقیلی: من این را توضیح بدهم بعد اگر دوستان توضیحی دارند بدهند. |
s-469
| چون این سؤالی است که خودم نشستم ببینم که راهکاری در برنامه میبینیم یا نه. |
s-470
| ایرادی که بعد از پخش برنامه به ما گرفتند این بود که شما چرا راهکار ندادید. |
s-471
| ببینید هدف ما این بود که کمک کنیم معضلات رفع شوند. |
s-472
| چون میدانستیم که ما حلال مشکلات نیستیم. |
s-473
| برنامه «جست و جو» و عواملش گروهی داوطلب بودند که واقعا خالصانه و بدون چشمداشت مادی به کار پرداختند. |
s-474
| ولی ما نیامدیم آخر برنامه بگوییم که توجه توجه، میخواهیم راهکار بدهیم تا از فردا دیگر سارق نداشته باشیم. |
s-475
| وقتی کارشناس گروه میگوید مردی که با زنش مینشست و تریاک میکشید و بچه داشت آنها را نگاه میکرد و سالها این عمل آنها را میدید، پسفردا دیگر بوی تریاک را میشناخت؛ وقتی بو را شناخت، قیمت را هم فهمید و سود تریاک را هم فهمید، دست به فروش مواد مخدر زد. |
s-476
| بعد ما آمدیم در کارهای نمایشیمان ابتدا و انتهای یک زندگی پر از مشکل را نشان دادیم. |
s-477
| خب این یعنی آینه تمامنما که آقا اگر خودت را دیدی، اصلاح کن و اگر خودتو و ندیدی فبها. |
s-478
| بخشی داشتیم به نام «دلم میخواست». |
s-479
| این دلم میخواست به نظر من و آقای رایانی و خانم یوسفی بخش راهکار دادن برنامه بود، ولی چون کار جدیدی بود - به دلیل ضعف فرهنگیمان - وقتی یک چیز جدید به وجود میآید، همه نمیپذیرندش . |
s-480
| همه میخواهند آخر برنامه یکی بایستد و تمامقد شروع کند به راهکار دادن. |
s-481
| ما آمدیم گفتیم آقا دلم میخواست… |
s-482
| دلم میخواست این جوری بشود، ولی نشد، این یعنی راهکار دادن. |
s-483
| البته اگر ساخت برنامه جست و جو ادامه پیدا کند، یواشیواش مردم بدون این که بفهمند میدانند که باید چکار بکنند. |
s-484
| کاری که حالا هالیوود دارد میکند؛ کاری که هنرمندان غرب و اروپا دارند میکنند. |
s-485
| بدون این که بفهمیم، یک دفعه میبینیم مدل موهایمان عوض شد؛ بدون این که بدانیم میبینیم تنمان شلوارهای آن چنانی شد؛ یک دفعه دیدیم که پسر کسی که معلم استاد دانشگاه مثلا در رشته معضلات اجتماعی است، پلاک RAP انداخته گردنش . |
s-486
| اصلا نمیفهمد کی این اتفاق افتاد. |
s-487
| این به خاطر کار قوی و مکرری است که غربیها دارند میکنند، بدون این که ما بفهمیم. |
s-488
| مخاطب ما عادت دارد که لقمه را بجوند و بگذارند دهنش . |
s-489
| حالا، متأسفانه یا خوشبختانه، مخاطبان تغییراتی پیدا کردهاند. |
s-490
| مخاطب برنامه با این حساب مشخص نمیشود. |
s-491
| برنامه تلاش کرده که راهکار نده. |
s-492
| اینجا برنامه برای ارتباط با مخاطب خودش دچار مشکل میشود. |
s-493
| اما چیزی که به برنامه سمت و سوی دیگری میدهد این است که مسئولان دوست دارند معضلات را بشنوند و راهکار را خودشان کشف کنند. |
s-494
| حالا برنامه ارتباط پیدا میکند با مسئولان مملکت؛ و این در جای خودش ارزشمند است. |
s-495
| اولین سؤالم این است که نظر مسئولان در مورد برنامه شما چیست ؟ |
s-496
| البته در این مورد که شما فرمودید، خودم یا بچهها میآمدند بعضی اوقات بازتاب برنامه را خیلی جاها من دیده بودم که آدمها زنگ میزنند. |
s-497
| مثلا آقا پسری زنگ زد و گفت که من شب قبل تصمیم نهایی خودم را گرفته بودم که با رفقایم برویم دزدی و دست به سرقت بزنیم. |
s-498
| اما دیشب برنامه شما را دیدم و منصرف شدم. |
s-499
| گفتم همین یکی هم اگر باشد خوب است؛ اما من سؤال شما را درست متوجه نشدم. |
s-500
| شما میگویید مخاطب ندارد؟ |
s-501
| عرض کردم که مخاطب ما عادت دارد پیام مستقیم بشنود و مستقیما حکم بشنود و راهحل پیدا کند. |