s-106
| این رسومات تا 50 سال پیش در برخی شهرها وجود داشت اما اکنون به ندرت چنین مراسمی دیده میشود. |
s-107
| به هزار زحمت کارم را پیش بردم. |
s-108
| در این نوع از نمایش، جمله به عبارتهایی و عبارات به زیرعبارات و زیرعبارتها به واژهها تقسیمبندی میشوند. |
s-109
| اسلام، مارکسیسم و لیبرالیسم، هر سه، راجع به اقتصاد و نیز تعلیم و تربیت، مکتب دارند. |
s-110
| طبیعی است که الگوهای دوران کودکی به طور عمده از مؤلفههای عاطفی به جای گزارههای عقلانی بهره میبرند. |
s-111
| یکی از رسم و راههای زرتشتی که بارها از آن در شاهنامه و متون دیگر سخن رفته است، آیین باژ و برسام است. |
s-112
| برای او تعریف و تمجید روشنفکران و منتقدان چندان مهم نبود. |
s-113
| توی اتاق قدم میزنم. |
s-114
| شاید خیلیها دوست داشته باشند که محل زندگیشان را با وسایل دستساز هنری، با رنگ زیبای فیروزهای و تزئینات کاملاً سنتی چه ایرانی و چه شرقی آرایش دهند. |
s-115
| دلم میخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتی بهترین کار بود. |
s-116
| اینها قطعههای زودتعویض دارند، در هواپیماها قطعههایی هست که در هر بار پرواز یا دو بار پرواز باید عوض بشود. |
s-117
| ساعت، چهار یا چهار و نیم است. |
s-118
| حال من با هر شدتی باشد میگذرد؛ ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد، خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم. |
s-119
| اگر به آقا (پدر همسر امام) و خانمها (مادر و مادربزرگ همسر امام) کاغذی نوشتید، سلامم را برسانید. |
s-120
| باید از طریق تنظیمات افزونه، واژهنامهٔ دادگان آن بخش را حذف کنید و واژهنامهٔ درست به برنامه اضافه شود. |
s-121
| بشار اسد کاخ سفید را تحقیر کرد. |
s-122
| برنامهریزی کردیم که خانههای بهداشت را در روستاها تکمیل بکنیم. |
s-123
| روح و جسم نوزاد خود را تغذیه بکنید. |
s-124
| آنها اتفاقاً به اندازهٔ 25 میلیون تومان تفریح کردهاند. |
s-125
| افراد با کسانی که در جنبههای مختلف با آنها شباهت دارند احساس همحسی و تفاهم میکنند. |
s-126
| شما هیچ گاه نباید در این زمینه تفاخر بکنید. |
s-127
| تعهد کنید تا به تعهد خود وفادار باشید و به دیگران هم بگویید چنین عمل کنند. |
s-128
| دولت پاکستان و هند در برابر امپریالیسم تعظیم کردهاند! |
s-129
| شناسنامهٔ 30 سالهها تعویض میشود. |
s-130
| راههای اصلی کشور را تعریض خواهیم کرد. |
s-131
| برای من در مزرعه کار کنید و من به شما تعلیم خواهم داد. |
s-132
| سازمانها در الکترونیکی کردن خدمات خود تا حدی تعجیل کردهاند. |
s-133
| شرکتهای انگلیسی مصنوعات رژیم صهیونیستی را تعدیل میکنند. |
s-134
| در صورتی که برای ما مشتری پیدا نمایید 5% برای شما کمیسیون تعلق خواهیم داد. |
s-135
| کویت به دولت انگلیس تلگراف کرد. |
s-136
| ما فوراً به او تلگراف خواهیم زد. |
s-137
| ما داریم برنامههای تند تلویزیون را تلطیف میکنیم. |
s-138
| هر پیشنهادی دارید روی مصوبهٔ کمیسیون تلفیق بدهید. |
s-139
| قلعهنویی دیروز با انتقاد خود به ما تلنگر زد. |
s-140
| آن طور که ما از عربها تلقی داریم، آنها از ما تلقی ندارند. |
s-141
| عبارات را صحیح تلفظ میکنید. |
s-142
| پیغام گذاشتند که وقتی آمدید به ایشان تلفن بکنید. |
s-143
| آدمی سرانجام در دوران بلوغ قادر میشود که میان تجربههای درونی و رفتار بیرونی خود به طور قطعی تمایز گذارد. |
s-144
| لاک همچنین میان تصورات بسیط و مرکب از هر دو نوع تمایز میگذاشت. |
s-145
| با چرخش میل بادامک، پمپ بنزین سوخت موجود در باک بنزین را به کاربراتور تلمبه میکند. |
s-146
| شرکت ملی نفت ایران قرارداد فروش نفت به یک پالایشگاه اروپایی را برای سال 2012 میلادی تمدید کرد. |
s-147
| در دبیرستان مدل شدن را عقب انداخت و روی ورزش و درسش تمرکز بیشتری کرد. |
s-148
| ما دوندگان را برای مسابقه تمرین میدهیم. |
s-149
| در دورهٔ رسولالله و ابیبکر با مشتی خرما یا آرد به مدت چند روز تمتع میکردیم. |
s-150
| اگر امواج فکری بالاتر از سطح آلفا قرار بگیرد میتوان با افراد زیادی در یک آن تلهپاتی کرد. |
s-151
| در تعطیلات، بهتر تمرین خواهیم کرد. |
s-152
| شما از مختار یک قدیس ساختهاید که هر چه بگوید تمکین میکنید. |
s-153
| خود ننه جان اول اذان بیدار شده بود ولی تنبلی کرده بود و دوباره خوابیده بود. |
s-154
| تشیع به خاندان اهل بیت تمسک میکرد. |
s-155
| صبح تا شب از هزار نفر به دلایل مختلف تملق میکنیم. |
s-156
| اندوختههایشان را تملک میکنم. |
s-157
| تمام بدنم چشم و تمام وجودم تمنا شده بود. |
s-158
| ما به پاس حرمت ارزشهای انسانی به این سرانجام تن دردادیم. |
s-159
| مردم عادی را به جرم همکاری با طالبان، سینهٔ دیوار گذاشته و بدون محاکمه و تحقیق و تفتیش تیرباران کردید. |
s-160
| هر گاه فرزندتان را تنبیه میکنید خونسردی و آرامش خود را حفظ کنید. |
s-161
| برنامهٔ 5 ساله شهرداری تهران تنظیم شد. |
s-162
| مکانیک یونانی بر اساس نظریهٔ زمینمرکزی به خوبی علت سقوط اجسام به طرف زمین را توجیه میکرد. |
s-163
| آنها امپراطوری خود را توسعه داده بودند. |
s-164
| جراید اقلیت را توقیف میکنید. |
s-165
| زمانی که با فرزند خود تندی میکنیم، او را دعوت به گفتن دروغ به اصطلاح مصلحتی میکنیم. |
s-166
| هوای پاک را در زیر آسمان شفاف تنفس خواهیم کرد. |
s-167
| در برخی کشورهای آفریقای مرکزی، افراد مبتلا به بیماری آلبینیسم، یا زالها را میکشند و با اعضاء تن و خون آنان جادوگری میکنند. |
s-168
| تلفن هوشمند در بازوی مصنوعی یک انگلیسی جاسازی شد. |
s-169
| ما در ایران اسلامی با هدفمندسازی یارانهها جای غنی و فقیر را جابجا کردیم. |
s-170
| دردها و آسیبهای جسم و بدن این عزیز را پزشکان و پرستاران تیمار خواهند کرد. |
s-171
| به زودی با اقداماتی که در حال انجام است بازار گوشت در مشهد ثبات میگیرد. |
s-172
| حضور ملت ایران ذلت دشمن را ثابت کرد. |
s-173
| ما دامنهٔ شما را در DirectI به نام خودتان ثبت میکنیم. |
s-174
| اول سفیدی را پوشش میدهیم بعد ابرو را تیغ میزنیم. |
s-175
| آذرخش در مریخ آشکارسازی شد. |
s-176
| قبل از جهانگردی اول باید ایرانگردی کرد. |
s-177
| او بسیار خونسرد است و به نظر نمیرسد تاکنون اوقاتتلخی کرده باشد. |
s-178
| افغانستان از حیث یک کشور دارای حاکمیت حق دارد با تمام دولتهای دیگر از جمله ایالات متحدهٔ امریکا معاهدات سیاسی، اقتصادی، فنی و غیره انعقاد کند. |
s-179
| صدایش انعکاس شد. |
s-180
| من نه تا حالا سوار کشتی شدهام و نه زیاد آببازی کردهام. |
s-181
| نشان ایثار را کسی میگیرد که برای هدف خود ایثارگری کرده باشد. |
s-182
| یک فرد متقی، با توجه به هدایت، همان طور که از انجام بسیاری اعمال پرهیز میکند، نسبت به انجام بسیاری از اعمال که هدایت الهی به آن رهنمون داشته است، مقید میباشد. |
s-183
| رنگ اصلی فرشهای این منطقه لاکی است که با روناس آن را رنگرزی میکردند. |
s-184
| ما روانشناسها خیلی اوقات حرفهایی از بزرگان سایر کشورها را بیان میکنیم و بر اساس آنها به مخاطبانمان رهنمود میدهیم! |
s-185
| پس از خوش و بش اولیه، هر کدام از آنها در مورد کار خود توضیح میداد و همگی از استرس زیاد در کار و زندگی شکایت میکردند. |
s-186
| ونوس که آتش حسادت در قلبش شعله میکشید از تمام فنون زنانهٔ خود بهره جست و سرانجام از سوتیس انتقام گرفت. |
s-187
| ما در مقابل آب و خاکی که در آن ریشه کردهایم مسئول یم. |
s-188
| اگر ماهی شما به دلیل عمر زیاد در حال مرگ باشد و یا حالش خوب نباشد خرچنگهای چنگالقرمز آن را شکار خواهند کرد. |
s-189
| در شرع آمده که وکیل سوارکار هم میتواند به جای سوارکار شرطبندی کند. |
s-190
| همانا کسانی که شکیبایی کردند و کارهای شایسته انجام دادند، آنان را آمرزش و پاداش بزرگ است. |
s-191
| خوشرفتار و بانزاکت باشید بدون این که چاپلوسی کرده باشید. |
s-192
| نمیدانم برخی چرا میخواهند برای برادرم شایعهسازی کنند. |
s-193
| باید مرا ببخشید که بیش از این نمیتوانم مزاحم اوقاتتان شوم. |
s-194
| تا باران ببارد، چشم پدرم به آسمان بود و بعد که میبارید، دائم خیره به زمین بود تا سبزهها سر برآورد. |
s-195
| در هوایی نیمهابری، با پیراهن کتان، احساس سرما نداشتم. |
s-196
| حالا آن یادهای خوش گذشته، بدون تعلل، کابوسوار از ذهنم میگذرد. |
s-197
| آنها یعنی همان همکارهایم بعد از آن که از اول تا آخر به حرفهایم گوش میدادند، همگی یک جواب مشترک آماده در آستین داشتند: «رفیق، خودت بهتر میدانی موقعیتم در خطر است». |
s-198
| هنوز تمام آن لحظهها، پس از سالها، مقابل نظرم است و مانند بختک، یک دم رهایم نمیکند. |
s-199
| اول جیبهایش را گشت، بعد روی کارتنها و زمین را. |
s-200
| جماللو دزدکی با نوک کفش زد به کفش ایمنیام و گفت: «یواشتر». |
s-201
| آقای جماللو بسته را گذاشت سر جایش و آهستهتر گفت: «به هر حال مواظب باش». |
s-202
| با تحت فشار قرار گرفتن کارگرها، باز هم تعداد بیشتری مازاد بر احتیاج تشخیص داده شدند. |
s-203
| دیگر هیچ کارگری، امیدی به روز بعد خود نداشت. |
s-204
| با صدای بلندی گفتم: «آقای جماللو بفرمایید». |
s-205
| به خاطر تشکر از هشدار سرپرست، گفتم: «دمت گرم، آقای جماللو». |